سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، گنجینه و کلید آن پرسش است . پس خدا رحمتتان کند بپرسید که به چهارکس پاداش داده می شود : پرسشگر و گوینده و شنونده و دوستدار آنها . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» مقام با عظمت خلافت‏

دوران با عظمت رسالت و نبوت پیامبر بزرگ اسلام صلى الله علیه و آله در میان دریایى از مصایب و شداید و سختى‏ها و بلاها و طوفان‏هاى سهمگین اجتماعى، همراه با هشتاد و چند جنگ به حجة الوداع رسید.

در آن برهه طاقت فرسا که هماهنگ با بیست و سه سال زمان بود، رسول بزرگ الهى صلى الله علیه و آله به توفیق حضرت رب الارباب موفّق به ابلاغ تمام واقعیت‏هاى ظاهرى و باطنى اسلام شد.

اکنون از حج برمى‏گردد، تا یکى دو ماه باقیمانده عمر گرانمایه‏اش را سپرى کرده به ملاقات حضرت محبوب نایل گردد.

در مرحله اوّل عقل سلیم حکم مى‏کند که محصول زحمات طاقت‏فرسایش را که امتى مسلمان و جوان است و هم چنین قرآن مجید را که سرمایه بى‏نظیر عالم ملکوت است بدست کسى بسپارد که هم چون خود او داراى روحى بلند و قلبى سلیم و عقلى فعال و اراده‏اى الهى باشد و در مرحله بعد تمام معارف و آثار شرعى و به خصوص آیات کتاب چنین مسئله مهمى را اقتضا مى‏کند، او اگر دست به چنین برنامه بسیار مهمى نزند، امت را پس از خود دچار اختلاف مى‏کند و اختلاف، هزاران حادثه و پى‏آمد را به دنبال خود براى امت خواهد آورد و از این رهگذر ضربه‏هاى جبران ناپذیرى به مسؤولیت او متوجه قرآن و جامعه اسلامى خواهد گشت و جامعه او از انحراف مصون نخواهند ماند!

به همین خاطر در راه بازگشت از حجة الوداع غرق در این اندیشه الهى است که در آینده نزدیک که خورشید جهان‏افروز وجودش در پس ابرهاى تیره و تار مرگ از دیدگان پنهان خواهد شد، بعد از او چه کسى مى‏تواند حافظ این همه قوانین و سنن بوده، اداره کننده و رهبر توده عظیم انسانیت به سوى کمال و رستگارى باشد؟

آیا آن کس که بعد از او با پاک‏ترین سابقه قومى و نژادى و گذشته نیالوده به شرک و گناه، وظیفه تهذیب اخلاق را به عهده خواهد گرفت کیست و شخصى که در میان مردم به حق و عدالت قضاوت خواهد کرد کدام است؟

آیا آن فکر بلندى که از سرچشمه علم الهى سیراب خواهد شد، از آنِ چه کسى است‏ و آن روح قوى و منطق بلیغى که افکار مردم را به خدا و روز جزا سوق خواهد داد و در نشر تعلیمات دین و اعتلاى اسلام حقیقى خواهد کوشید به کدام انسان واقعى متعلّق است؟

آیا آن کس که پس از او خواهد توانست آیینه تمام‏نماى او در میان قوم باشد کیست؟

آیا آن عنصر شایسته‏اى که در ارحام و اصلاب پاک پرورش یافته، داراى سرشتى با صفا و روحى تابناک چونان خودش پذیراى حقایق است پیشواى خلق خواهد بود؟

و سرانجام جانشین و خلیفه او کدام انسان کامل است؟

هرچند براى وى از روز روشن آشکارتر است که پس از او سزاوار رهبرى و پیشوایى کیست و خوب مى‏داند که جامه امامت بر چه اندامى برازنده و رساست، با این حال منتظر فرمان الهى است و چشم به راه رسول پروردگار است که به نص صریح خداوند این موضوع را براى اجتماع مسلمانان آشکار کند.

براى او به سابقه قبلى نزول وحى، مسلم است که پروردگارش در این موضوع مهم او را بلاتکلیف نخواهد گذاشت و براى پرورش درخت برومند و بارآور دین باغبانى کارآزموده و مجرّب و پرورش‏دهنده‏اى شایسته و کاردان انتخاب خواهد کرد، چون مى‏داند منصب عالى خلافت همانند مقام شامخ نبوت موهبتى است الهى و خداوند به اقتضاى حکمت هر که را شایسته داند براى آن برخواهد گزید و وظیفه مسلمانان را پس از وى در مورد امام و رهبر با نزول وحى معین خواهد کرد.

اینک به ناحیه‏اى نزدیک شده‏اند که «غدیرخم» نام دارد و این جایگاهى است که از آنجا راه اهل مدینه و مصریان و عراقیان از یکدیگر جدا مى‏شود.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله هم چنان سرگرم اندیشه‏هاى خویش است، دل بر مبدأ وحى گمارده و چشم به سوى ملکوت دوخته و با دیدگان جذاب خود که دنیایى از عواطف و بشر دوستى و آثار جهان‏بینى در بردارد، به دامنه ابهام‏آمیز افق خیره مى‏نگرد و گویى از مشرق انوار وحى منتظر فرمانى بزرگ و امرى خطیر است.

انتظار محمّد چندان نمى‏پاید، خداوند خواسته حبیبش را برآورده آخرین و مهم‏ترین موضوع اساسى اسلام را که پیامبرش مدّت‏هاست چشم به راه اعلام آن از جانب خداست با فرستادن وحى آشکار مى‏کند.

در این گیرودار اطرافیان پیامبر صلى الله علیه و آله نیک مى‏بینند که ناگهان چهره گردآلود او برافروخته مى‏شود، پلک‏هایش را برهم مى‏گذارد، سنگینى مخصوصى بر او چیره مى‏گردد دانه‏هاى عرق از پیشانى بلندش فرو مى‏چکد و ناگهان چون کوهى در جاى خود مى‏ایستد و در این حال کلماتى را زیر لب زمزمه مى‏کند، این حالت نزول وحى است که به محمد دست داده است.

به اشاره او شترش را مى‏خوابانند، صدایش کم کم بلند مى‏شود، اطرافیانش به خوبى مى‏شنوند که این نغمه آسمانى را جبرییل امین فرشته وحى بر او نازل کرده است با لهجه گیرا و محکم خویش تلاوت مى‏کند:

[یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ‏].

اى پیامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولایت و رهبرى على بن أبى‏طالب امیرالمؤمنین علیه السلام‏] بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهى پیام خدا را نرسانده‏اى. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه مى‏دارد؛ قطعاً خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند.

فرشته وحى به امر خداوند به پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏گوید که آنچه درباره ولایت و امامت و خلافت بلافصل على بن ابى طالب علیه السلام و واجب بودن پیرویش بر هر فرد مسلمان بر او نازل شده است به همه بگوید و به دستور خداوند بزرگ على را فرد شاخص و پایگاه عالى دین و رهبر مطلق مسلمانان جهان بگرداند.

توقف محمد همهمه‏اى در میان کاروانیان برپا ساخته است، هیاهویى که با شیهه اسبان عربى و زنگ شتران قافله‏ها آمیخته است، سرها از هرسو کشیده و جملاتى بین افراد رد و بدل مى‏شود:

چه اتفاقى افتاده است؟

اینجا؟ اینجا که جاى فرود آمدن نیست!

این بیابان آتش‏زا که از تابش آفتاب سراسر آن زبانه مى‏کشد در این کوهسار تفتیده، در این بیابان بى‏آب و علف، در اینجا چه مى‏خواهند بکنند، براى چه توقف کرده‏اند؟

کاش زودتر به راه ادامه دهیم شاید از نسیم دشت‏هایى که در پیش است برخوردار شویم و به منزلگاه مناسبى برسیم.

آیا چه پیش آمده که محمد مهربان را وادار کرده است ما را در این سرزمین ملتهب و ظهر گرمابار امر به توقف دهد؟

آیا باز چه فرمانى از خداوند بر محمّد نازل گشته است؟

در این هنگام از جمعیّتى که با پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله همراهند جلودارانشان مسافتى از صحراى جحفه را پیموده‏اند و عقب‏داران هنوز با نقطه توقف او فاصله دارند، به فرمان پیامبر صلى الله علیه و آله آنان را که جلو رفته‏اند بازمى‏گردانند و آنان را که از عقب مى‏رسند نگاه مى‏دارند و محل اجتماع نزدیک بر که غدیر معیّن مى‏گردد.

نبى اکرم صلى الله علیه و آله نماز ظهر را با افراد کاروان از مرد و زن بجاى مى‏آورند و پس از فراغ از نماز براى ابلاغ امر مهمّى که خداوند او را براى آن مأمور به توقف در این سرزمین کرده است به وسیله منادیانى چند مردم را خبر مى‏دهد که همگى گرد او جمع شوند.

محمد بر جهاز به پا خاسته و در برابر دیدگان هزاران تن مسلمان چنین آغاز سخن مى‏کند:

سپاس و ستایش مخصوص خداوند است و ما از او کمک مى‏خواهیم و به او ایمان مى‏آوریم و بر او توکّل مى‏کنیم.

ما از بدى‏هاى نفس و زشتى‏هاى کردارمان به پروردگار خود پناه مى‏بریم، او خداوندى‏ است که اگر کسى را گمراه کند آن کس راهنمایى نمى‏یابد و اگر کسى را هدایت کند آن کس گمراه‏کننده‏اى نخواهد داشت و من گواهى مى‏دهم که معبودى نیست جز آفریدگار یکتا که بخشنده و مهربان است و شهادت مى‏دهم که محمد بنده و فرستاده اوست.

بارى اى مردم! خداى مهربان آگاه مرا خبر داده است که عمر هر پیغمبر طبق سنّتى است که از آن جهت مى‏دانم نزدیک است مرا داعى الهى و پیک اجل در رسد، من مسؤولم و شما نیز مسؤولیت دارید، از شما سؤال مى‏کنم در پیشگاه خداوند، درباره من چه خواهید گفت؟ آیا وظیفه رسالت را ادا کرده‏ام و شما را به راه راست و دین خدا فرا خوانده‏ام؟

مردم یک آواز جواب دادند: ما گواهى مى‏دهیم که تو همانا تبلیغ کرده‏اى و اندرز گفتى و فراوان کوشیده‏اى، خداوند به تو پاداش خیر دهد.

بار دیگر براى توضیح و تأیید مى‏گوید: آیا شما شهادت نمى‏دهید که معبودى جز خداى یکتا و بى‏همتا نیست و محمد بنده و رسول اوست و بهشت و دوزخ و مرگ و قیامت حق و مسلم است و بدون شک و تردید خواهد آمد؟

باز همگى مى‏گویند: چرا به این‏ها گواهى مى‏دهیم، پیامبر صلى الله علیه و آله در آن حال مى‏گوید:

خداوندا! گواه باش. سپس گفتارش را چنین ادامه مى‏دهد: همگى سخن مرا مى‏شنوند؟

- آرى.

بدانید: من در رستاخیز پیش از شما کنار حوض کوثر مى‏رسم، شما بر من وارد خواهید شد و آن حوضى است پهناور که بر لب جام‏هاى بى‏شمارى است.

اکنون که داستان چنین است و روز پاداشى در پیش و مى‏بایست روز قیامت به پیامبر خود ملحق شوید ببینید، نگاه کنید که در مورد دو شى‏ء گرانقدر و دو جانشینى که میان شما مى‏گذارم چگونه رفتار مى‏کنید؟!

در این هنگام از میان انبوه جمعیت شخصى فریاد مى‏کشد: اى محمّد این دو جانشین‏ که مى‏گویى چیست؟ پیامبر صلى الله علیه و آله پاسخ مى‏دهد:

کتاب خداوند که رشته‏اى است پیوسته از یک سر به دست اوست و از سر دیگر به دست شما، پس به کتاب خدا چنگ زنید و عترت و خانواده من.

پروردگار مهربان آگاه مرا خبر داده است که این دو شى‏ء گران ارج: قرآن مجید و عترت من هرگز از یکدیگر جدا نخواهند گشت تا در قیامت پهلوى کوثر بر من وارد شوند و من نیز همین را آرزو داشته از خداوند بزرگ درخواست کرده‏ام، پس به شما سفارش مى‏کنم که این دو امانت گرانمایه و پرارج را پشت سر مگذارید که به هلاکت و شقاوت خواهید رسید و از آن دو نیز فاصله مگیرید که سرانجامى بد خواهید داشت.

در هر صورت کلام نبى اکرم صلى الله علیه و آله و طنین آهنگ محکم و رساى او در فضاى دره غدیر هم چون نواهاى آسمانى دل‏ها را مى‏لرزاند و مانند آب زلالى جان‏هاى ملتهب را خنک و شادمان مى‏ساخت.

خطبه آن حضرت نزدیک به چهار ساعت طول کشید و در فاصله این مدت امور مختلفى را یادآور شد و آیات بسیارى از قرآن را به مناسبت مطالب خود قرائت کرد، سپس اندکى درنگ نمود و در حالى که به اطراف خود در میان توده مردم مى‏نگریست به آواز بلند على را نزد خود فرا خواند و او را ابتدا یک پله پایین‏تر از خویش بر فراز منبر نشاند و خطاب به جمعیت کرده چنین گفت:

اى گروه مسلمانان! تاکنون سه نوبت جبرییل امین از جانب خداوند به من وحى آورد که تمام انبیاى پیش از تو خلفا و جانشینان خود را معرفى کرده‏اند و چون در این روز ولایت و امامت على از طرف آفریدگار کاینات بر تمام موجودات عالم عرضه شده است تو نیز باید ولایت و پیشوایى او را به مردم ابلاغ کنى.

ولى چون مى‏دانم منافق بسیار و مؤمن یکدل کم است در اجراى این فرمان خداوند سه مرتبه عذر آوردم تا این آیه: [یا أَیُّهَا الرَّسُولُ‏] هم اکنون بر من نازل شد و مرا مجبور کرد تا شما را آگاه کنم که خلیفه و مولا و امیر بعد از من على است.

سپس پیشواى اسلام با وجود کهولت سن و خستگى سفر کمربند على را گرفت و با نیرویى فوق‏العاده او را بر فراز سر بلند کرد و در حالى که زانوهاى على محاذى با سینه پیامبر صلى الله علیه و آله قرار گرفت و سپیدى زیر بغل او نمایان شد آن گاه به دنبال سخنان خود چنین فرمود:

اى مردم! از شما مى‏پرسم: نسبت به مؤمنان حتى از خودشان سزاوارتر به تصرف در امور و سنجش مصلحت‏ها کیست؟

مردم یک آواز جواب دادند: خدا و رسول داناترند.

آیا من سزاوارتر به شما از خود شما نیستم؟ چنین است.

آن گاه منشور آسمانى خلافت را خواند:

مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ‏

وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.

هرکس من مولاى اویم، على مولاى اوست، پروردگارا! دوستى کن با آن کس که على را دوست دارد و پیرو باشد، دشمن بدار آن را که على را دشمن بدارد! یارى کن هرکس یاریش کند یارى مکن کسى را که بى‏یاریش گذارد.

پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله نزدیک به یک ساعت على را هم چنان بر سر دست داشت و با تمام خصوصیات و مشخصات به مردم معرفى کرد، پیامبر صلى الله علیه و آله ضمن بیاناتش در حدود هفتاد و سه مرتبه مردم را به عنوان معاشر الناس مورد خطاب قرار داد و آنان را از مخالفت با على ترسانید و پى در پى مخالفان او را به عذاب دردناک ابدى و قهر و خشم خداوندى بیم داد و براى دوستانش سعادت جاودانى و بهشت موعود را ضمانت کرد و همى یادآور شد که در پیروى على بزرگى و سیادت مسلمانان مصون مى‏ماند و اعتلاى جهانى دین اسلام مسلم است و گرنه جز تباهى و فساد اجتماع و روش‏هاى غلط و دورى از علوم قرآن‏ و محرومیت از تربیت صحیح چیز دیگر عایدشان نخواهد گشت.

رسول الهى صلى الله علیه و آله طى این سخنرانى چند ساعته خود حجت را بر امت تمام کرد و موضوع خطیر خلافت و امامت را از جانب خداوند به مردم ابلاغ نمود، تا آنجا که خطبه او به پایان نزدیک شد و هنوز دریاى جمعیت احاطه‏اش کرده بود که فرشته وحى این آیه را فرود آورد و او را مأمور ساخت که براى مردم بخواند:

[الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً].

امروز [با نصبِ على بن ابى‏طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایى بر امت‏] دینتان را براى شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.

سپس با صدایى که گویى از اعماق طبیعت بر مى‏خاست فریاد کشید «اللّه اکبر» دین کامل گشت، نعمت خداوند اتمام پذیرفت و پروردگار به رسالت من و امامت على پس از من خشنود شد.

آن گاه در برابر گروهى متجاوز از صد و بیست هزار نفر مسلمان از منبر فرود آمد در حالتى که به قول یکى از فصحاى عرب که در آن روز حاضر بود، محمّد در حال پایین آمدن به قدرى شادمان و فرحناک بود که گفتى مهم‏ترین وظیفه را انجام داده و بزرگ‏ترین فرمان الهى را ابلاغ کرده است.

بدین ترتیب فصل نوینى در تاریخ اسلام گشوده شد؛ زیرا با شخصیت‏ترین مرد نامى دنیاى اسلام یعنى فاتح جنگ‏هاى خیبر و بدر و خندق، یار وفادار و شجاع رسول خدا صلى الله علیه و آله و پسر عم و داماد او، درِ شهر علم نبوى و مجسّمه تمام‏نماى اخلاق نبى معظم صلى الله علیه و آله، از امروز تاج امامت را به فرمان پروردگار عالمیان به ابلاغ رسولش بر سر مى‏گذارد و منبر و محراب پیامبر صلى الله علیه و آله بدو تفویض مى‏گردد.

آرى، او شایسته‏ترین انسانى است که سزاوار است بر کرسى جانشین نبى اکرم صلى الله علیه و آله جاى گیرد و بر مسند رهبرى مسلمانان تکیه زند.

على به پیشوایى مسلمانان برگزیده شد، چه مژده‏اى بزرگ و چه انتخابى شایسته.

در این هنگام دسته دسته مردم به حضورش مى‏رسیدند و دست مردانه او را به عنوان پیشوایى خویش مى‏فشردند.

رؤساى قبایل، سران عشایر و طوایف و بزرگان مهاجر و انصار به خدمتش بار مى‏یافتند و رهبریش را تهنیت مى‏گفتند.

کسانى هم چون ابوبکر بن ابى‏قحافه، طلحه، زبیر و عمر بن خطاب از امامتش اظهار خوشوقتى مى‏کردند!

مخصوصاً ابوبکر و عمر به وى چنین اظهار مى‏کردند:

به به اى پسر ابوطالب! تهنیت باد تو را که مولاى ما و مولاى هر مرد و زن مؤمن شدى.

حسّان شاعر معروف پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏گفت:

اى بزرگان قریش! من پس از بیعت در حضور پیامبر صلى الله علیه و آله گواهى مى‏دهم که ولایت و امامت على ثابت شد، آن گاه به عرض رسول اسلام صلى الله علیه و آله رسانید که اجازه دهید اشعارى درباره على بگویم و شما بشنوید، با کسب اجازه از رسول اسلام صلى الله علیه و آله قصیده شیوایى همان هنگام به مبارکى آن روز فرخنده سرود و در برابر جمع خواند و در آن قصیده گفت: یُنادیهِمْ یَوْمَ الْغَدیرِ نَبِیُّهُمْ بِخُمٍّ وَاسْمَعْ بِالرَّسولِ مُنادِیا فَقالَ: فَمَنْ مَوْلاکُمُ وَنَبِیُّکُمُ فَقالوا وَلَمْ یُبْدوا هُناکَ التَّعامِیا الهُکَ مَوْلانا وَانْتَ نَبِیُّنا وَلَمْ تَلْقَ مِنّا فِى الْوِلایَةِ عاصِیا فَقالَ لَهُ قُمْ یا عَلِىُّ فَانَّنى رَضیتُکَ مِنْ بَعْدى اماماً وَهادِیا فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا وَلِیُّهُ فَکونوا لَهُ اتْباعَ صِدْقٍ مُوالِیا هُناکَ دَعَا اللّهُمَّ والِ وَلِیَّه وَکُنْ لِلَّذى عادى‏ عَلِیًّا مُعادِیا

مضمون این اشعار به فارسى چنین است:

پیامبر صلى الله علیه و آله روز غدیر به آواز رسا آنان را فراخواند و شگفتا! چگونه گفتارش را به گوش‏ همگان رسانید.

همانا فرشته وحى به امر خداوند بر او نازل شد که تو در پناه آفریدگارى از دشمنان مترس و امر ولایت را که خدا بر تو نازل کرده ابلاغ کن.

او در کنار بر که غدیر بپا ایستاد و دست على را گرفت و بلند کرد و به آوازى بلند از مردم پرسید:

سرپرست شما و سزاوار شما کیست؟ پیشوا و راهنمایتان چه کسى است؟ در آنجا همه بدون هیچ‏گونه ابهامى گفتند: خداى تو مولاى ماست و تو پیغمبر و رهبر ما هستى و هرگز کسى نسبت به تو عصیان نخواهد ورزید و از گفته تو سر باز نخواهد زد.

آن گاه به على گفت: برخیز و در برابر مردم بایست، چون همانا دوست دارم و خشنودم که تو بعد از من امام و رهبر باشى، پس هر کس من مولاى اویم همانا این على مولا و ولى اوست و شما اى مسلمانان! نسبت به على یارانى وفادار و صادق باشید و از سر صدق و دوستى او را یارى کنید.

در آنجا دعا کرد که خداوندا! دوست على را دوست بدار و با آن کس که با على دشمنى کند دشمن باش.

حدیث غدیر را به عنوان آیینه منعکس کننده خلافت و امامت و رهبرى على علیه السلام از روز غدیر راویان و محدثان و مورخان و مفسران و ادیبان و حکیمان و شاعران تا به امروز در مهم‏ترین کتب خود نقل کرده و در محور این حدیث کتبى گران و جاوید نوشته‏اند.

شمار این راویان و بازگوکنندگان و کتب آنان متجاوز از هفتصد نفر است که در مستدرکات و اضافات «الغدیر» علامه امینى آمده است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/10/27 :: ساعت 8:42 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 328
>> بازدید دیروز: 133
>> مجموع بازدیدها: 1366513
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب